۱۳۹۷ اسفند ۹, پنجشنبه

وخامت حال چنگیز قدم خیری؛ اعزام اورژانسی به بیمارستان

خبرگزاری هرانا – چنگیز قدم خیری، زندانی سیاسی تبعیدی در زندان مسجدسلیمان امروز با وخامت وضعیت جسمی به خارج از زندان اعزام شد. او پس از معاینات مختصری علیرغم نیاز جدی به مداوا به زندان برگردانده شد. آقای قدم خیری یک کلیه اش را از دست داده است و از نارسایی کلیوی در رنج است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز پنجشنبه ۹ اسفندماه ۹۷، چنگیز قدم خیری، زندانی سیاسی تبعیدی محبوس در زندان مسجد سلیمان، به دلیل وخامت حال عمومی ناشی از نارسایی کلیوی به بیمارستان خارج از زندان اعزام و پس از انجام معاینات پزشکی مختصر به زندان بازگردانده شد.
یک منبع نزدیک به آقای قدم خیری در گفتگو با هرانا توضیح داد، “چنگیز قدم خیری مدت زیادی است که از درد کلیه رنج می برد و یک کلیه اش را از دست داده است. با توجه به اینکه به وضعیت سلامتی وی رسیدگی تخصصی نشده، بهداری زندان به مسئولان زندان هشدار داده است در صورتی که در طی ۶ ماه آینده مداوا نشود، سلامت وی با تهدید جدی مواجه خواهد شد.”
چنگیز قدم خیری متولد ۱۳۶۷ که در سال ۱۳۹۰ بازداشت و به زندان مرکزی سنندج منتقل شده بود، پس از تحمل دو سال حبس به زندان مسجد سلیمان تبعید شد.
این زندانی پس از برگزاری چند جلسه محاکمه از سوی دادگاه انقلاب سنندج به ریاست قاضی بابایی به اتهام محاربه از طریق عضویت در یکی از گروه های اپوزیسیون کردستان به ۴۰ سال حبس تعزیری محکوم شده است.
آقای قدم خیری، بیش از یک سال پیش با تودیع وثیقه ۳۵۰ میلیون تومانی به مرخصی استعلاجی ۱۵ روزه اعزام شد که علیرغم تشکیل پرونده پزشکی در بیمارستانی واقع در شهر دزفول به دلیل سانحه‌ای که برای اعضای خانواده وی رخ داد قادر به انجام عمل جراحی و بستری شدن در بیمارستان نشد.
این زندانی سیاسی تبعیدی از تاریخ اول اردیبهشت ماه سال جاری به مدت ۱۰ روز در اعتراض به عدم رسیدگی پزشکی دست به اعتصاب غذا زده بود که در پی وعده‌های مسئولان زندان به اعتصاب خود پایان داد.
چنگیر قدم خیری در ماه گذشته طی نامه ای که متن کامل آن توسط هرانا منتشر شده است، خطاب به جاوید رحمان گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران علاوه بر طرح این موضوع که تحت شکنجه روحی و روانی قرار گرفته است و از بیمارهای متعدد جسمی و ضعف عمومی رنج می برد می گوید که بی گناه است و قربانی سناریوسازی دستگاه امنیتی شده است.

بلاتکلیفی سامان “جرجیس” خواننده رپ اهل کرمانشاه در زندان

خبرگزاری هرانا – سامان بهفر ملقب به جرجیس، خواننده رپ اهل کرمانشاه از حدود یک ماه پیش توسط نیروهای امنیتی در این شهر بازداشت شده است. این شهروند طی روزهای گذشته برای اولین بار با خانواده خود ملاقات کوتاهی داشته است، او کماکان در بلاتکلیفی بسر می‌برد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سامان بهفر، خواننده رپ اهل کرمانشاه بیشتر از یک ماه است که در بازداشت و بلاتکلیفی بسر می‌برد و اطلاعی از وضعیت حقوقی وی در دست نیست.

یک منبع نزدیک به آقای بهفر در این خصوص به گزارشگر هرانا گفت : “سامان بهفر، معروف به جرجیس از خواننده‌های شناخته‌شده کرمانشاهی است که از تاریخ ۶ بهمن‌ماه توسط نیروهای امنیتی به دلایل نامعلومی بازداشت شده است”.

وی در ادامه افزود: “بالاخره پس از پیگیری‌های فراوان خانواده بهفر، برادر وی طی روزهای گذشته موفق به ملاقات این خواننده رپ در محل بازداشتگاه شد. با این حال هیچ اطلاع دقیقی در خصوص دلیل بازداشت و اتهامات مطروحه در مراحل بازجویی علیه وی کسب نکرده است”.

به گفته این منبع مطلع، سامان بهفر پس از زلزله کرمانشاه چند آهنگ انتقادی در مورد وضعیت مردم زلزله‌زده و عدم رسیدگی نهادهای مسئول جهت ساماندهی آنها خوانده و منتشر کرده بود.

“سنه‌دژ” یکی از معروف‌ترین آهنگ‌های اعتراضی این خواننده به زبان کردی است که مضمون آن ستم‌هایی است که به مردم کردستان ایران رفته است. وی همچنین آهنگ اعتراضی دیگری به نام “شرمنده‌ام” در اعتراض به فقر و بیکاری و وضعیت کولبران در کردستان خوانده است.
دستگاه امنیتی در ایران با حساسیت ویژه ای فعالیت ها در عرصه سبک رپ موسیقی را دنبال می کنند، فعالیت در این سبک که اختصارا “موسیقی زیرزمینی” در ادبیات رسمی حکومت ایران خوانده می شود در پیوند با مطالبات قومی-ملی می تواند به برخوردهای جدی تر دستگاه امنیتی منجر شود.
در آخرین نمونه مشابه در تیرماه امسال، نیروهای امنیتی در سیستان و بلوچستان عماد بیجارزهی معروف به “شاه بلوچ” فعال مدنی خواننده رپ را که آهنگ های در مورد مسائل هویتی و اجتماعی شهروندان بلوچ خوانده بود دستگیر کردند.
موسیقی زیرزمینی مجموعه‌ای از سبک‌های موسیقی است که در زمان تولید خود مورد توجه ناشران و تهیه‌کنندگان قرار نمی‌گیرد و معمولاً با سبک زندگی و بعضی ارزش‌های اجتماعی یا دینی در تضاد است. این نوع موسیقی از سوی نظام حاکم به رسمیت شناخته نشده‌است و در مکانی که موقعیت رسمی ندارد و در استودیوهای خانگی به صورت مخفیانه و با مضامین اعتراض‌گونه تولید می‌شود.ز مهم‌ترین ویژگی‌های این نوع موسیقی قابلیت جذب مخاطبان نخبه و صاحب اندیشه و همینطور عام و مردم عادی است.

۱۳۹۷ اسفند ۸, چهارشنبه

گزارشی از آخرین وضعیت آتسا احمدآئی، شهروند بهایی در زندان اوین

خبرگزاری هرانا – عدم پاسخگویی نهادهای قضایی-امنیتی، سرنوشت آتسا احمدآئی رفسنجانی، شهروند بهایی ساکن تهران که از ابتدای دیماه سال جاری بازداشت شده است را در هاله ای از ابهام فرو برده بود. گزارش شده است خانواده احمدآئی سرانجام امروز پس از ۳۸ روز بازداشت، از سرنوشت فرزند خود مطلع شده اند. این شهروند بهایی هم اکنون با قرار بازداشت تحت نظر حفاظت اطلاعات قوه قضاییه در زندان اوین بسر می برد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز چهارشنبه ۸ اسفندماه ۹۷، آتسا احمدآئی رفسنجانی، شهروند بهایی ساکن تهران از سلول‌های انفرادی بند ۲۴۱ زندان اوین به سلول‌های چند نفره این بند منتقل شده است.

یک منبع نزدیک به خانواده این شهروند بهایی به گزارشگر هرانا گفت: “خانم احمدآئی از زمان بازداشت اجازه ملاقات و تماس با خانواده خود نداشته و مسئولین زندان اوین از پذیرش هر گونه وسایل شخصی، بهداشتی، پول و پوشاک برای ایشان خودداری می کردند. روز جاری پس از انتقال وی به سلول‌های چند نفره بند ۲۴۱، به خانواده وی گفته شده است که از روز یکشنبه ۱۱ اسفند ماه امکان ملاقات با وی را خواهند داشت”.

از اتهامات احتمالی مطروحه علیه این شهروند بهایی تا لحظه تنظیم این گزارش اطلاع دقیقی در دست نیست.
آتسا احمدآئی رفسنجانی، در تاریخ ۳۰ دی‌ماه ۹۷، توسط نیروهای امنیتی و در منزل شخصی خودبازداشت و روز بعد به یکی از سلول‌های انفرادی بازداشتگاه حفاظت اطلاعات قوه قضاییه موسوم به بند ۲۴۱ زندان اوین منتقل شده بود.
گفتنی است که آتسا احمدآئی در حالی بازداشت و به زندان اوین منتقل شده است که در ماههای اخیر عمدتا از پدرش که دچار سکته مغزی شده است، مراقبت می‌کرد.

شهروندان بهایی در ایران از آزادی‌های مرتبط به باورهای دینی محروم هستند، این محرومیت سیستماتیک در حالی است که طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۸ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی هر شخصی حق دارد از آزادی دین و تغییر دین با اعتقاد و همچنین آزادی اظهار آن به طور فردی یا جمعی و به طور علنی یا در خفا برخوردار باشد.

بر اساس منابع غیررسمی در ایران بیش از سیصد هزار نفر بهایی وجود دارد اما قانون اساسی ایران فقط اسلام، مسیحیت، یهودیت و زرتشتی گری را به رسمیت شناخته و مذهب بهاییان را به رسمیت نمی‌شناسد. به همین دلیل طی سالیان گذشته همواره حقوق بهائیان در ایران به صورت سیستماتیک نقض شده است.

۱۳۹۷ اسفند ۷, سه‌شنبه

اعتصاب غذای دو زندانی دیگر در زندان های اوین و رجایی شهر

خبرگزاری هرانا – امروز میثم بهرام آبادی، زندانی محبوس در زندان اوین در اعتراض به اینکه مشمول عفو سالگرد ۲۲ بهمن نشده است دست به اعتصاب غذا زد. از طرفی  مریوان کرکوکی (نجف عبدالرحمن)، زندانی سنی مذهب تبعه کشور عراق از روز ۴ اسفندماه در اعتراض به مخالفت با وزارت اطلاعات با بازگرداندنش به کشور عراق اعتصاب غذای نامحدود کرده است. میثم بهرام آبادی از دیماه سال جاری جهت تحمل مدت محکومیت ۷ ماه و نیمه خود به زندان اوین منتقل شده است و مریوان کرکوکی نیز در حال گذراندن هفتمین سال دوران محکومیت خود در زندان رجایی شهر کرج است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، میثم بهرام‌آبادی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین از امروز و مریوان کرکوکی زندانی سنی‌مذهب محبوس در زندان رجایی‌شهر کرج از روز ۴ اسفندماه دست به اعتصاب غذا زده‌اند.

یک منبع مطلع در خصوص اعتصاب غذای میثم بهرام‌آبادی به گزارشگر هرانا گفت: “میثم در اعتراض به اینکه در لیست کسانی که به مناسبت ۲۲ بهمن ماه عفو خورده و به صورت زودهنگام آزاد شده‌اند قرار نگرفته از امروز دست به اعتصاب غذا زده است. این در حالی است که در زمان صدور حکم ۷ ماه و نیمه به وی وعده داده بودند در صورتی که به رای بدوی اعتراض نکند و تسلیم به رای بزند حکمش به ۶ ماه حبس تعزیری کاهش یافته و مشمول عفو ۲۲ بهمن‌ماه خواهد شد”.

این شهروند اهل کرج از تاریخ ۱۰ دی ماه سال جاری توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به زندان اوین منتقل شده است. جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات میثم بهرام آبادی در تاریخ ۱۰ بهمن ماه و در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران برگزار و به اتهام “فعالیت تبلیغی علیه نظام” از طریق شعار نویسی به ۷ ماه و ۱۵ روز حبس تعزیری و تحمل ۶۲ ضربه شلاقمحکوم شده بود.

از طرفی بر اساس اطلاعات دریافتی از یک منبع مطلع در زندان رجایی‌شهر، مریوان کرکوکی، زندانی سنی‌مذهب تبعه کشور عراق در اعتراض به مخالفت وزارت اطلاعات با بازگرداندن وی به کشورش، از روز ۴ اسفندماه اعتصاب غذای نامحدود کرده است.

مریوان کرکوکی (نجف عبدالرحمن) زندانی اهل کشور عراق در حال گذراندن هفتمین سال دوران محکومیت خود در زندان رجایی شهر کرج است. وی پیشتر توسط شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه به اتهام محاربه به تحمل ۳۳ سال و سه ماه حبس تعزیری محکوم شده و حکمش در دادگاه تجدیدنظر نیز عیناً تایید شد. گفتنی است با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی هفت سال و شش ماه از محکومیت این زندانی قابل اجرا است. هرانا پیشتر طی گزارشی به آخرین وضعیت این زندانی در پرداخته بود.
لازم به ذکر است که همزمان با اعتصاب این دو زندانی، نزار زکا، شهروند لبنانی و علی بازآزرده زندانیان محبوس در زندان اوین و سعید نوری، زندانی محبوس در زندان ارومیه همچنان در اعتصاب غذا هستند. از سوی دیگر از وضعیت و روند اعتصاب غذای شماری از زندانیان سیاسی محبوس در زندان شیبان اهواز که از تاریخ ۱۷ بهمن ماه اعتصاب غذا کرده و در پی آن در اواخر بهمن ماه مورد حمله و ضرب و شتم مامورین زندان قرار گرفته بودند، اطلاع دقیقی در دست نیست. از طرفی شب گذشته ۵ فعال ترک محبوس در زندان های مختلف ایران که از اول اسفندماه همزمان روز جهانی زبان مادری با انتشار بیانیه ای در اعتراض به عدم رعایت حقوق ملی-اتنیکی دست به اعتصاب غذای پنج روزه زده بودند، به اعتصاب خود پایان دادند.

کشته و زخمی شدن چهار شهروند بر اثر تیراندازی ماموران انتظامی در خاش و جاسک

خبرگزاری هرانا – روز شنبه ۴ اسفندماه ماموران ماموران دریابانی بندر جاسک یک خودروی حامل سوخت را هدف تیراندازی مستقیم قرار دادند که در جریان آن دو شهروند جان خود را از دست دادند. روز گذشته نیز بر اثر تیراندازی نیروهای انتظامی به سمت یک خودروی سوخت بر دیگر، یک شهروند کشته و یک تن دیگر به شدت زخمی شدند.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از کمپین فعالین بلوچ، طی روزهای گذشته بر اثر تیراندازی مستقیم نیروهای انتظامی به سمت دو خودروی سوخت‌بر در استان‌های هرمزگان و سیستان و بلوچستان سه شهروند کشته شده و یک شهروند دیگر زخمی شده‌اند.

بر اساس این گزارش، روز شنبه ۴ اسفندماه ماموران دریابانی بندر جاسک در استان هرمزگان به سمت یک خودروی سوخت‌بر شلیک کردند که در جریان آن یک شهروند به نام “عبدالاحد بلوچ لاشاری” و همراه وی که تاکنون هویتش احراز نشده است جان خود را از دست دادند.

در این گزارش آمده است که تیراندازی در جاده میان روستاهای لیردف و شیهولی در استان هرمزگان رخ داده است.
بر اساس گزارشی دیگر، روز دوشنبه ۶ اسفندماه نیز ماموران انتظامی در منطقه مرزی روتک از توابع شهرستان خاش در استان سیستان و بلوچستان یک خودروی حامل سوخت را هدف تیراندازی مستقیم قرار داده‌اند. در جریان این تیراندازی راننده خودرو کشته و همراه وی به شدت زخمی شده‌اند.

هویت شهروند کشته‌شده “رسول نوتی زهی، ساکن روستای تهلاب از توابع شهرستان میرجاوه در استان سیستان و بلوچستان، متاهل و پدر دو فرزند” احراز شده است. 

در این گزارش به نقل از یک منبع مطلع آمده است که نیروهای انتظامی پس از تیراندازی و واژگونی خودرو و مشاهده اینکه راننده کشته شده است، فورا محل تیراندازی را ترک کرده‌اند.
سالانه ده‌ها نفر از شهروندان عمدتا بلوچ در استان‌های سیستان و بلوچستان، کرمان و هرمزگان در تیراندازی ماموران کشته می‌شوند، عمده این افراد کسانی هستند که به کار فروش و جا‌به‌جایی سوخت مشغول‌اند که حکومت ایران آن را قاچاق می‌نامد.
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، دی ماه امسال با انتشار یک گزارش مشترک به بررسی عملکرد نیروهای نظامی و تلفات وارده به شهروندان به خصوص در نقاط مرزی کشور در محدوده زمانی سال ۲۰۱۸ پرداخته است.
بر اساس این گزارش، ۳۰۰ شهروند در ۱۱ استان کشور به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به واسطه عمل قوای نظامی دچار حادثه شدند.

دختران حاشیه

حمیده، مددکار اجتماعی می‌گوید کاش این دو دختر سرنوشت‌شان مثل سوگند نباشد، مثل مهسا، مینا… مثل همه دختران بی‌پناه.
به گزارش ایسنا، روزنامه ایران نوشت: حمیده هر بار درباره مهسا حرف می‌زند، بغض راه گلویش را می‌بندد. چشمان سیاهش پر از اشک می‌شود: «مهسا می‌توانست زنده باشد، می‌توانست قاب عکسی روی دیوار نباشد اما ۲۰ سالگی رفت. می‌دانی درد بزرگترم چه چیزی است؟ اینکه مهسا آخرین قربانی نیست، همین طور ادامه دارد. بگذار برائت داستان مریم و سارا را هم بگویم…» آنقدر دلش پر است که نمی‌داند از کجا شروع کند. حمیده مددکار اجتماعی است و محل کارش حاشیه‌های پر از درد شهر.
می‌خواهم برایتان قصه‌ای پرغصه بگویم؛ داستان دختران حاشیه. هفته گذشته کاربران شبکه‌های مجازی تصمیم گرفتند درباره آنها بیشتر بنویسند. دخترانی که گاه ما اصلاً نمی‌بینیم‌شان. چه فرقی می‌کند کجا زندگی می‌کنند در حاشیه بومهن، قرچک ورامین، خاک سفید، خلازیر، اسلامشهر، حاشیه‌های کرمانشاه، بم، همدان یا… تفاوتی نمی‌کند وقتی سرنوشت بیشترشان مشابه هم است، دختران بی‌پناه. با همین نام برایشان هشتگ ساختند و نوشتند و نوشتند تا شاید بیشتر دیده شوند. فراموش نشوند...
بگذارید اول بنشینیم پای حرف‌های حمیده. او در حاشیه‌ها داوطلبانه کار می‌کند و به بچه‌ها درس می‌دهد. دائم به خانواده‌هایشان سر می‌زند. از سرنوشت مهسا که در حاشیه بومهن زندگی می‌کرد، بیشتر برایم می‌گوید: «۱۲ سالگی شوهرش دادند. خیلی زود باردار شد. شوهرش معتاد بود،کتکش می‌زد؛ مثل خیلی از دختران حاشیه. وقتی فهمیدند بچه اولش دختر است آنقدر آزارش دادند که با بیل می‌کوبید توی شکمش تا بچه‌اش را سقط کند اما بچه به دنیا آمد. بچه دوم را هم باردار شد. همان موقع‌ها بود که خودش هم معتاد شد. شوهرش معتادش کرد. چند بار سعی کرد ترک کند، نتوانست. خسته بود از شوهری که آزارش می‌داد. دو بچه‌ای که نمی‌دانست چطور به زندگی‌شان سر و سامان دهد.»
جلوی چشم بچه‌ها و مادرش به زندگی‌اش پایان داد. ۲۰ ساله بود. گفت به همه بگویید مهسا از زندگی خسته شده بود. به بچه‌هایش گفت هر وقت دلتنگم شدید به قاب عکسم نگاه کنید. رفت و از او جز قاب عکسی روی دیوار نماند.
دو بچه مهسا این روزها پیش مادربزرگ‌شان زندگی می‌کنند؛ مهناز ۴ ساله و میثم دو ساله. دو بچه‌اش خیلی دلتنگی‌اشرا می‌کنند. چه کسی می‌داند زندگی مهناز ۴ ساله چطور خواهد بود؛ او که با حسرت، هر روز لباس‌های مادر را بو می‌کند...
حمیده برایم می‌گوید خواهر مهسا را هم در همین سن و سال شوهر داده‌اند و او الآن خاک سفید زندگی می‌کند و شوهری دارد مثل شوهر مهسا که حتی اجازه نمی‌دهد با خانواده‌اش تماس بگیرد. می‌ترسند این دختر هم به سرنوشت مهسا دچار شود.
مراسم سوگواری سوگندها
مهسا تنها دختر بی‌پناه حاشیه نیست. می‌گویند دختران زیادی همین طور قربانی می‌شوند؛ قربانیان خاموش و بی‌پناه. چند روز قبل داوطلبان جمعیت امام علی (ع) برای سوگند و مینا مراسمی گرفتند که به نظر مثل بقیه گردهمایی‌ها می‌آمد. اما در واقع مراسم سوگواری‌شان بود. سوگواری برای دخترکانی که جامعه هم طردشان کرده، فراموش‌شان کرده، نادیده‌شان گرفته. من هم در این مراسم شرکت می‌کنم. سوگند هم مثل مهسا به زندگی‌اش پایان داده. سالن کوچک در یکی از ساختمان‌های فرعی دانشگاه تهران پر از جمعیت است. سالنی که گنجایش این همه جمعیت را ندارد چون خیلی‌ها حاضر نشده‌اند سالن بزرگ‌تری به داوطلبان جمعیت امام علی بدهند به این دلیل ساده که مراسم‌شان زیادی تلخ است.
مددکار جمعیت امام علی داستان سوگند را می‌گوید. دختری از محله غربت خاک سفید. بدنم یخ می‌کند از این همه شباهت زندگی‌شان. زندگی او مهسا، مریم، سارا و… آنها که اغلب قربانی کودک همسری و بی‌تفاوتی جامعه هستند. سوگند هم در ۱۲ سالگی ازدواج کرد، ۱۳ سالگی مادر شد، مدتی بعد همسرش بیکار شد و او روی به دزدی آورد. دستگیر شد و به کانون اصلاح و تربیت رفت. ۱۵ روز بعد از آزادی در خانه پدر و مادرش و در سن ۱۷ سالگی با متادون به زندگی‌اش پایان داد.
مینا هم از دختران حاشیه بود او در ۲۲ سالگی خودکشی کرد؛ هر دو با متادون. به قول نیما مختاریان، مددکار جمعیت امام علی دسترسی به مواد مخدر در این محلات از دسترسی به قلم، دفتر و مدرسه راحت تر است.
در میان جمعیت زنی اشک می‌ریزد. او در یک گروه خیریه کار می‌کند و دوست دارد برای دختران بی‌پناه کاری کند. یکی رو به او می‌گوید: «خانم گریه و زاری فایده‌ای ندارد باید کاری کرد. ماتم که چاره کار نیست؟ برای سوگند و مینا و بقیه چه کار کردند؟ آیا کسی بجز این بچه‌های دانشجو سراغ‌شان را گرفت؟ یک نهاد رفت بگوید تو که از زندان آمده‌ای حالا چه کار می‌کنی؟ فرستادندش پیش خانواده‌ای که از اول نابودش کرده بود.»
زن دیگری که آن‌سوتر نشسته به حرف‌هایمان گوش می‌دهد و سری تکان می‌دهد: «این مراسم را گرفته‌اند تا به همه یادآوری کنند که این دختران قربانی می‌شوند، بی پناهند. می‌خواهند بگویند همه باید حواس‌شان باشد.»
در همین حین نیما مختاریان از بی‌توجهی‌های جامعه می‌گوید؛ اینکه به کمک آنها سوگند در ۹ سالگی توانست شناسنامه بگیرد. از مدیر مدرسه‌ای می‌گوید که در محله غربت حاضر به پذیرش این کودکان نیست، کودکانی که قربانی انگ موادفروشی پدر و مادرشان شده‌اند. او همین طور از بی‌توجهی نهادهایی می‌گوید که وقتی پدر و مادر سوگند در زندان بودند، هرگز سراغی از آنها نگرفتند.
دختران حاشیه، دختران بی‌صدا
سهیلا معتاد به دنیا آمده و الان ۱۹ ساله است. چند سالی کارتن خواب بوده. تریاک، شیشه و هروئین و به قول خودش همه مواد عالم را تجربه کرده. در حاشیه‌های تهران کارتن خوابی کرده. حالا در یک مرکز ترک مواد مخدر زندگی می‌کند. چند ماه است ترک کرده و امیدواراست پاک بماند: «مامانم معتاد بود تریاک می‌کشید. من که به دنیا آمدم معتاد بودم. پدرم هم از زمانی که یادم هست می‌کشید؛ همه چیز. دلم می‌خواهد همین جا بمانم و هیچ وقت برنگردم خانه. خیلی‌ها فکر می‌کنند خانواده برای ما جای خوبی است اما باور کنید این طور نیست. الان سالهاست بیرون زده‌ام. اطراف ورامین زندگی می‌کنند اگر دوباره برگردم دوباره همان بلا سرم می‌آید.»
یاد سوگند می‌افتم و اینکه وقتی از کانون اصلاح و تربیت تحویل خانواده شد ۱۵ روز بعد به زندگی‌اش پایان داد و اینکه در ۹ سالگی مجبور به خرید و فروش مواد مخدر در پارک‌ها بود، آن هم به اصرار خانواده‌اش.
رقیه گزمه در قلعه سیمون زندگی می‌کند. حاشیه‌ای اطراف اسلامشهر تهران که سرانجام خانه‌های ویرانش ساخته شد. او و دخترانش این روزها آرزویی ندارند جز کار کردن. می‌گوید گاهی خانواده‌ها می‌توانند از بچه‌شان حمایت کنند، با همه نداری‌شان: «ما دخترها را زود شوهر می‌دهیم؛ ۱۲- ۱۳ سالگی. نرگس دخترم، هم مدرسه می‌رود و هم توی کارهای ما کمک می‌کند. توی خانه وسایل دکوری سر هم می‌کنیم. نرگس تا صبح بیدار می‌ماند. سر تا پایش چسبی می‌شود. صبح می‌رود حمام و بعدش سرکار. اما خدا را شکر از وقتی خانه‌هایمان را ساختند همه حواس‌شان به ما هست. همه چیز بهتر شده. نیاز ما فقط کار است.»
حمیده، مددکار اجتماعی، این روزها نگران مریم و ساراست. دو دختر ۵ و ۶ ساله که همزمان به تریاک، متادون و شیشه اعتیاد دارند. حاشیه نشین هستند. می‌گوید وقتی برده بودن‌شان آزمایش، مسئول آزمایشگاه بهت زده گفته بود چطور ممکن است این دو دختر کوچک این طور معتاد باشند؟ با این حال و روزشان تکدی‌گری می‌کنند. می‌گوید کاش این دو دختر سرنوشت‌شان مثل سوگند نباشد، مثل مهسا، مینا… مثل همه دختران بی‌پناه.»

۱۳۹۷ اسفند ۵, یکشنبه

بازداشت یک ورزشکار زن توسط نیروهای امنیتی در سنندج

خبرگزاری هرانا – آرزو میرکی، ورزشکار زن اهل سنندج و عضو تیم کیک بوکسینگ شهر سوران اقلیم کردستان عراق، درپی بر افراشتن پرچم اقلیم کردستان پس از پیروزی بر حریفش در مسابقه ای با تیم کیک بوکسینگ اصفهان، توسط نیروهای امنیتی در سنندج بازداشت شده. نزدیکان او می گویند مدت دو هفته است که در بی خبری از وضعیت او بسر می برند.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، مدت دو هفته است که آرزو میرکی، کیک‌بوکسینگکار زن اهل سنندج توسط نیروهای امنیتی در این شهر بازداشت شده است. از وضعیت و سرنوشت وی اطلاع دقیقی در دست نیست.

یک منبع نزدیک به خانواده این شهروند سنندجی در این خصوص به گزارشگر هرانا گفت: “آرزو میرکی ۲۰ سال سن دارد و عضو قراردادی تیم کیک‌بوکسینگ شهر سوران اقلیم کردستان است. وی در اوایل آذرماه سال جاری در مسابقه‌ای که میان دو تیم کیک‌بوکسینگ سوران و اصفهان در استان اربیل برگزار شده بود، پس از پیروزی مقابل حریفش پرچم اقلیم کردستان را برافراشته بود، اما پس از پایان مسابقات و بازگشت به سنندج توسط نیروهای اطلاعات این شهر بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده است”.

بر اساس گفته‌های این منبع، آرزوی میرکی مدت دو هفته است که بازداشت شده است و علیرغم پی‌گیری‌های فراوان و مراجعات مکرر خانواده‌ی این ورزشکار زن به مراکز امنیتی و قضایی سنندج تا لحظه تنظیم این گزارش هیچ اطلاع دقیقی در مورد وضعیت و سرنوشت وی در دست نیست.
شهر سوران در فاصله ۹۵ کیلومتری اربیل، پایتخت اقلیم کردستان عراق و در مثلث مرزی ایران، عراق و ترکیه واقع شده است.
کیک‌بوکسینگ ورزشی رزمی و ترکیبی از ورزش‌های کاراته، موی تای و بوکس غربی است

قطع آب و برق کانکسهای زلزله زدگان در سرپل ذهاب به منظور سفر روحانی

شماری از مردم زلزله زده سرپل ذهاب در اعتراض به قطع برق کمپ پارک نشاط دست به تجمع اعتراضی زدند.
روز یکشنبه ۵ اسفند ماه ۹۷ شماری از مردم زلزله زده سرپل ذهاب در اعتراض به قطع برق کمپ پارک نشاط توسط کارگزاران حکومتی در مقابل درب فرمانداری این شهر تجمع کرده و خواهان وصل مجدد برق شدند.

براساس گزارشات دریافتی عوامل حکومتی به منظور آماده سازی فضای شهر سرپل ذهاب و با هدف بهره برداری رسانه های حکومتی برای سفر روحانی به این شهر، برق و همچنین آب کانکس هایی که در ورودی شهر قرار دارند را قطع کرده اند. آنها میخواهند از این طریق ساکنان این کانکسها این محل را تخلیه کنند و از بازتاب واقعیات موجود در این شهر زلزله زده توسط رسانه های اجتماعی جلوگیری شده و وانمود شود که تمام اهالی سرپل ذهاب در خانه های وعده داده شده اسکان یافته اند.
این در حالی است که باوجود گذشت بیش از ۱۶ ماه از زلزله ی کرمانشاه هنوز بسیاری از مردم این شهر در کانکس و بعضٱ در چادر زندگی میکنند.

۱۳۹۷ اسفند ۴, شنبه

سومین سال زندان فعال دانشجویی مجیداسدی درزندان گوهردشت باانواع بیماریها

سومین سال زندان فعال دانشجویی مجید اسدی در زندان گوهردشت با انواع بیماریها
دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی مجید اسدی سومین سال زندانش آغازشد.

او اکنون در زندان رجایی شهر( گوهردشت کرج) محبوس است این دانشجو به بیماریهای متعددی در طی دوران زندان متبلا شده است و نیاز شدیدی به مداوا و درمان و رسیدگی های پزشکی دارد ؛ اما دریغ از پی گیری های درمانی برای او .
مجید اسدی با دردهای ناشی از التهاب ستون فقرات که یادگار ۴ سال زندان قبل بود، بازداشت شد. طی دو سال گذشته نیز به دلیل شرایط نابهنجار و شکنجه های مختلف، زخم معده، التهاب روده و کیستهای کبدی نیز به دردهای او اضافه شده است.
گفتنی است که مجید اسدی ساعت ۱۰ شب ۳۰ بهمن ماه ۱۳۹۵ در منزل خانوادگی خود در کرج توسط نیروهای ورارت اطلاعات بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد.
این زندانی در آذرماه سال گذشته توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ماشاالله احمدزاده به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی » و «تبلیغ علیه نظام»به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شد.
آقای مجید اسدی دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی می باشد

ثبت 914 مورد ازدواج دختران 10 تا 14 سال در گلستان

مشاور امور بانوان اداره کل آموزش و پرورش گلستان گفت: بر اساس اعلام ثبت احوال در سال 96، 914 کودک همسری دختران سنین 10 تا 14 سال در استان داشتیم.
به گزارش ایسنا ناعمه‌سادات بنی‌کمالی در نشست خبری افزود: 29 هزار دانش آموز ترک تحصیل کرده و بازمانده از تحصیل در استان داریم که 12 هزار و 826 نفر آنها ترک تحصیل کردند.

وی با اشاره به اینکه 6294 نفر افراد ترک تحصیل کرده دختر هستند، افزود: مشکل اقتصادی، مهمترین عامل بازمانده از تحصیل بودن کودکان است. این آمار در دوره متوسطه و خصوصا در دختران بیشتر است.

بنی‌کمالی با اشاره به 914 کودک همسری در استان، تصریح کرد: در سال گذشته 6 مورد ازدواج دختران زیر 10 سال در استان گزارش شده که قطعا آمار آن بیشتر از این تعداد است.

مشاور امور بانوان اداره کل آموزش و پرورش گلستان خاطرنشان کرد: در استان 275 کودک کار توسط بهزیستی شناسایی شده است، از این تعداد 162 نفر در حال تحصیل هستند و 24 نفر خردسال و 89 نفر ترک تحصیل کرده هستند.

وی با اشاره به گروه سنی کودکان کار، اظهار کرد: 26 نفر زیر 6 سال، ‌102 نفر شش تا یازده سال، 87 نفر دوازده تا چهارده سال و 61 نفر در سنین پانزده تا هجده سال هستند. بیشترین کودکان کار در شهرستان گنبدکاووس به تعداد 161 نفر گزارش شده است.

جلسه دادگاه رضوانه محمدی با طرح اتهام “عادی سازی روابط همجنس خواهانه” برگزار شد

خبرگزاری هرانا – جلسه دادگاه رضوانه محمدی، فعال حقوق زنان روز یکشنبه ۲۸ بهمن ماه در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه برگزار شد. خانم محمدی به آنچه دادگاه “عادی‌سازی روابط همجنس خواهانه” خوانده، متهم شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل ایران اینترنشنال، روز یک‌شنبه ۲۸ بهمن‌ماه ۹۷، جلسه دادگاه رضوانه محمدی، فعال حقوق زنان در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران برگزار شد.
بر اساس این گزارش، رضوانه محمدی در جلسه دادگاه حق دسترسی به وکیل نداشته است.

در این گزارش همچنین آمده است که رضوانه محمدی از سوی دادگاه به “عادی سازی روابط هم‌جنس‌خواهانه” متهم شده است.

این فعال حقوق زنان در تاریخ ۱۲ شهریورماه توسط نیروهای امنیتی بازداشت و  ۲۵ روز پس از آن در تاریخ ۷ مهرماه ۹۷ به بند زنان زندان اوین منتقل شده بود.
وی نهایتا روز شنبه ۲۸ مهرماه ۱۳۹۷ با تودیع قرار وثیقه ۱۵۰ میلیون تومانی، به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی از بند زنان زندان اوین آزاد شده بود.

یک زندانی در زندان شیروان اعدام شد

خبرگزاری هرانا – سحرگاه امروز، یک زندانی متهم به “قتل” در زندان شیروان در استان خراسان شمالی اعدام شد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، به نقل از فارس، دادستان عمومی و انقلاب شیروان امروز شنبه ۴ اسفندماه ۹۷، از اجرای حکم اعدام یک متهم به قتل در این شهرستان خبر داد.
عبدالرضا هدایتی نیا اظهار کرد: حکم اعدام فردی که در سال ۱۳۹۵ مبادرت به قتل یکی از همشهریان خود در شهرستان شیروان کرده بود پس از اجرای تشریفات قانونی و طی مراحل مختلف ازجمله وصول پاسخ استیذان رئیس قوه قضائیه و عدم حصول نتیجه از تلاش‌های صورت گرفته برای انجام مصالحه فی‌مابین، سحرگاه روز جاری  اجرا شد.

این مقام قضایی در تبیین جریان وقوع قتل مدعی شده است: “طرفین در سال ۱۳۹۵ با یکدیگر اختلافاتی داشتند که متعاقباً متهم به قتل ابتدا مقتول را با خودرو در یکی از خیابان‌های شهر زیر می‌گیرد و سپس با واردکردن ضربه با جسم سخت به سر، وی را به قتل می‌رساند”.
در این گزارش اشاره‌ای به هویت فرد اعدام شده نشده است.
بنا بر گزارش نهادهای بین‌المللی، ایران به تناسب سرانه جمعیت و میزان اعدام، رتبه نخست اعدام شهروندان خود در دنیا را دارد.

بر اساس گزارش مرکز آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در دوره یکساله (اول ژانویه ۲۰۱۸ تا ۲۰ دسامبر ۲۰۱۸) دست‌کم ۲۳۶ شهروند اعدام شدند و ۱۹۵ تن دیگر به اعدام محکوم شدند. از جمله اعدام شدگان باید به اعدام ۶ کودک-مجرم اشاره کرد و همین‌طور به محل اجرای ۱۳ حکم اعدام که در ملأعام بوده است.

بنا بر همین گزارش بیش از ۷۲ درصد اعدام های صورت گرفته در ایران توسط دولت یا نهاد قضایی اطلاع رسانی نمی‌شوند که اصطلاحا آن را اعدام “مخفیانه” می‌خوانند.

ادامه محرومیت دسته جمعی زندانیان سیاسی بیمار رجایی شهر کرج از دریافت خدمات درمانی

خبرگزاری هرانا –  از اواخر آذرماه سال جاری اعزام به مراکز درمانی همه‌ی زندانیان محبوس در زندان رجایی شهر به دستور رئیس این زندان لغو شده است. آغاز این روند به بهانه فرار یک زندانی متهم به قتل حین اعزام به بیمارستان صورت گرفت و تاکنون نیز حداقل برای زندانیان سیاسی ادامه داشته است. گفته می‌شود تعداد زیادی از این زندانیان بخصوص زندانیان سیاسی از مدت‌ها قبل نوبت اعزام به بیمارستان داشته‌اند. کارشکنی در اعزام زندانیان بدون توجه به شرایط پزشکی آنان جان و سلامت این دسته از شهروندان را در معرض خطر قرار داده است. سعید شیرزاد، حسن صادقی، مجید اسدی، شهرم پورمنصور، آرش صادقی، محمد بنازاده امیر خیزی، حمزه سواری تعدادی از زندانیان سیاسی بیمار در این زندان هستند که تحت شرایط مذکور از دریافت خدمات پزشکی محروم مانده اند.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، اعزام به بیمارستان همه‌ی زندانیان زندان رجایی شهر از سوی رئیس زندان لغو شده است، این دستور از اواخر آذرماه سال جاری به بهانه فرار یک زندانی پس از اعزام به بیمارستان صادر شده و تاکنون نیز با کیفیت متفاوتی حداقل برای زندانیان سیاسی-امنیتی ادامه داشته است.
عدم پاسخ دهی صریح مسئولین این زندان و دادستانی در ارتباط با دلیل لغو اعزام و بی توجهی آنان نسبت به وضعیت سلامت زندانیان باعث به وجود آمدن این گمانه می‌شود که این اقدام مقاصد دیگری را برخلاف ادعاهای مسئولین دنبال می کند، بخصوص که این محرومیت برای زندانیان سیاسی جدی تر از سایر بندها ادامه دارد.
سعید شیرزاد، حسن صادقی، مجید اسدی، شهرم پورمنصور، آرش صادقی، محمد بنازاده امیر خیزی، حمزه سواری از جمله زندانیان سیاسی-امنیتی هستند که علیرغم نیاز مبرم به خدمات درمانی و بعضا وخامت حال با مخالفت مسئولین زندان جهت اعزام به بیمارستان و دریافت خدمات درمانی مواجه شده‌اند.

سعید شیرزاد

سعید شیرزاد، زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج که پیشتر پس از انجام سونوگرافی مشخص شده بود هر دو کلیه‌اش به شدت آسیب دیده از جمله کلیه سمت راست او که ۲۵ درصد کوچکتر شده است. این زندانی بالطبع نیازمند رسیدگی پزشکی پیشرفته است با اینحال علیرغم پرداخت هزینه‌ها توسط خانواده وی و صدور مجوز اعزامش به بیمارستان از اعزام وی مستمرا جلوگیری شده است. وضعیت پزشکی این زندانی در پی عدم رسیدگی رو به وخامت است.

این زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج در خردادماه امسال حکم محکومیت قطعی خود به تحمل ۵ سال حبس تعزیری را دریافت کرد، با فاصله اندکی ۱ سال حبس تعلیقی نامبرده از بابت پرونده ای قدیمی به اجرا درآمد و محکومیت وی به ۶ سال حبس افزایش یافت.
علاوه بر محکومیت مورد اشاره با توجه به اینکه آقای شیرزاد در ماجرای انتقال اجباری زندانیان سیاسی به بندی امنیتی در زندان رجایی شهر کرج بعنوان معترض نقش فعالی داشت دو پرونده دیگر نیز علیه این زندانی از بابت اتهاماتی چون توهین به رهبری و اخلال در نظم زندان مفتوح شد. وی در این پرونده توسط شعبه ۱۱۶۲ دادگاه کیفری ۲ تهران به شش ماه حبس تعزیری محکوم شد. این زندانی سیاسی طی دوران حبس مدت زیادی در اعتصاب غذا به سر برده و از سوی دیگر نیز بارها مورد بدرفتاری و ضرب و شتم مسئولین زندان قرار گرفته است.
حسن صادقی

حسن صادقی، دیگر زندانی محبوس در این زندان، در زمان بازداشت توسط ماموران وزارت اطلاعات مورد شکنجه قرار گرفته است. این شکنجه‌ها عامل بروز بیماری‌های متعددی از جمله گلوکوم یا آب سیاه چشم و فشار چشم شده است. چشم راست وی پیشتر مورد عمل جراحی قرار گرفته است اما به دلیل از بین رفتن عصب چشم احتمال نابینایی برای این زندانی وجود دارد. با این حال از اعزام وی به مراکز درمانی جلوگیری می شود. 

بیماری دیگری که این زندانی در دوران حبس به آن دچار شده، عفونت در انتهای معده و ابتدای روده کوچک و زخم شدید معده است.
حسن صادقی که پیشتر در سال ۶۰ و در سن ۱۶ سالگی بازداشت و پس از ۶ سال از زندان آزاد شده بود در زمان بازداشت مورد ضرب و شتم و شکنجه قرار گرفته و از ناحیه پاشنه هر دو پا و سر دچار آسیب دیدگی شدید شده و اثرات و مشکلات ناشی از آن کماکان وجود دارد.
وی در بهمن ماه سال ۹۱ به همراه همسرش فاطمه مثنی بازداشت و پس از گذشت یک سال با قرار وثیقه تا زمان برگزاری دادگاه از زندان آزاد شدند و در نهایت شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ماشاالله احمدزاده برای هر یک از این زندانیان حکم ۱۵ سال حبس تعزیری و مصادره اموال شامل (شش دانگ مغازه و منزل) صادر کرد که این حکم در دادگاه تجدیدنظر نیز عینا تایید شد.
این زندانی بیمار در تاریخ ۱۸ بهمن‌ماه ۹۴ زمانی که برای ملاقات با همسر خود به سالن ملاقات زندان اوین رفته بود، بازداشت و جهت تحمل حبس به زندانی رجایی شهر کرج منتقل شد. فاطمه مثنی نیز از تاریخ ۸ مهرماه ۹۴ در حال تحمل حبس است.

مجید اسدی

مجید اسدی، دیگر زندانی سیاسی محبوس در این زندان از بیماری‌های مختلفی رنج می‌برد و با تشخیص پزشکان بهداری زندان باید هر ماه تحت مراقبت‌های ویژه پزشکی در بیمارستان قرار گیرد. با این حال توسط مسئولین زندان از اعزام وی به بیمارستان خارج از زندان جلوگیری شده است.

وی از بیماری‌های گوارشی از جمله زخم معده و زخم اثنی‌عشر و همچنین کیست کبد، دیسک کمر و رماتیسم ستون فقرات رنج می‌برد.
مجید اسدی ساعت ۱۰ شب ۳۰ بهمن ماه ۱۳۹۵ در منزل خانوادگی خود در کرج توسط نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. این زندانی در آذرماه سال گذشته توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ماشاالله احمدزاده به اتهام “اقدام علیه امنیت ملی از طریق اجتماع و تبانی” و “تبلیغ علیه نظام” به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شده که این حکم در دادگاه تجدید نظر عینا تایید شد.

شهرام پورمنصور

شهرام پورمنصور که هجدهمین سال حبس بدون مرخصی خود را در این زندان پشت سر گذاشته است از مدتها قبل به عارضه دیسک کمر و مشکلات عضله های کمر دچار شده است. علیرغم نیاز شدید وی به جراحی و رسیدگی پزشکی، به دستور رئیس زندان از اعزام وی به بیمارستان جلوگیری شده است. 

این زندانی اهل آبادان در تاریخ ۲۳ آبان ماه ۷۹ به اتهام هواپیما ربایی بازداشت و به اتهام محاربه ابتدا به اعدام و پس از ۷ سال با یک درجه تخفیف به حبس ابد محکوم شده است.

آرش صادقی

آرش صادقی، کنشگر مدنی محبوس در این زندان، دیگر زندانی سیاسی بیمار این زندان است. او به دلیل ابتلا به نوع بدخیم سرطان استخوان به نام کندروسارکوما با تاخیر بسیار مورد عمل جراحی قرار گرفت و درمان وی به دلیل تعجیل تعمدی مسئولین زندان برای بازگرداندن او به زندان نیمه تمام ماند.

علیرغم گذشت بیش از ۵ ماه از عمل جراحی دست وی که جهت خارج کردن تومور سرطانی صورت گرفته بود، مسئولین زندان از اعزام وی به بیمارستان جهت انجام شیمی درمانی جلوگیری می کنند. این زندانی هم اکنون علاوه بر عفونت شدید ناحیه جراحی شده، تورم و کبودی و از بین رفتن عصب های حسی دست راست، به دلیل اثرات اعتصاب غذای طولانی از مدت‌ها قبل دچار مشکلات گوارشی نیز شده و در هضم هر نوع غذا به غیر از سوپ و غذاهای آبکی ناتوان است.
 آرش صادقی، کنشگر مدنی محبوس در زندان رجایی شهر کرج از سوی دادگاه انقلاب به تحمل ۱۵ سال حبس محکوم شده است که پس از جمع شدن با حبس تعلیقی ۴ ساله پیشین او به ۱۹ سال حبس افزایش یافت. در صورت اعمال ماده ۱۳۴ (تجمیع احکام) این مدت به ۱۱ سال و ۶ ماه کاهش پیدا خواهد کرد با اینحال کماکان از اجرایی شدن این ماده در مورد آقای صادقی خبری نیست.
آقای صادقی سال گذشته در اعتراض به بازداشت دوباره گلرخ ایرایی – همسرش- بیش از هفتاد روز اعتصاب غذا کرد.

محمد بنازاده امیرخیزی

محمد بنازاده امیرخیزی، زندانی سیاسی محبوس در زندان رجایی شهر کرج با وجود وضعیت نامناسب جسمی از اعزام به بیمارستان و دریافت خدمات درمانی محروم مانده است. درخواست های مکرر این زندانی که از پارگی مینیسک پا رنج می برد با بی توجهی مسئولین زندان و دادستانی مواجه شده است.

این زندانی ۶۴ ساله علاوه بر مشکلات ناشی از پارگی مینیسک، این زندانی مبتلا به بیماری پروستات نیز هست، همچنین در دوران زندان به مشکلات عصبی از نوع اختلال خواب و فراموشی مبتلا شده است. آقای امیرخیزی بدلیل بیماری پروستات خود باید هر از چند گاهی تحت سونوگرافی قرار گیرد.
لازم به یادآوری است محمد بنازاده امیرخیزی، که در آبان ماه سال ۹۳ پس از تحمل ۵ سال حبس از زندان آزاد شده بود در تاریخ ۳۰ بهمن ماه ۱۳۹۵، مجددا توسط نیروهای امنیتی در منزل خود بازداشت شده بود و در آذرماه ۹۶ توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ماشاالله احمدزاده از بابت اتهامات “اقدام علیه امنیت ملی از طریق اجتماع و تبانی” و “تبلیغ علیه نظام” به ۱۱ سال حبس تعزیری و ۲ سال تبعید به شهرستان نیک شهر در استان سیستان و بلوچستان  محکوم شد. این حکم در تیرماه امسال در مرحله تجدیدنظر نیز عینا تایید شد.

حمزه سوازی

حمزه سواری، دیگر زندانی بیمار محبوس در بند زندانیان سیاسی در این زندان، علیرغم وجود غده در ناحیه پشت زانوی پای راست که باعث بروز مشکل جدی در راه رفتن وی شده و درد شدیدی را نیز در این ناحیه متحمل است، از اعزام به بیمارستان محروم مانده است.

این در حالی است که پزشکان توصیه کرده‌اند که باید مورد عمل جراحی قرار گیرد و در غیر این صورت باعث بروز مشکلات جدی تر حرکتی در وی خواهد شد.
این زندانی اهل خوزستان در تاریخ ۱۱ شهریور ۸۴ و در سن ۱۶ سالگی بازداشت و به زندان کارون اهواز منتقل شد. وی ابتدا به اعدام محکوم شده و مدتی بعد این حکم نقض و به اتهام اقدام علیه امنیت ملی، محاربه و فساد فى الارض توسط شعبه یک دادگاه انقلاب اهواز به حبس ابد محکوم شد.
حمزه سواری از زندان کارون اهواز به زندان رجایی شهر کرج تبعید شده و هم اکنون در این زندان در حال تحمل حبس است.
حق درمان از جمله حقوق اساسی هر زندانی است که در قوانین داخلی، بین المللی و اسناد حقوق بشری به صراحت به آن اشاره شده است. در قوانین داخلی ،مواد متعددی از آیین نامه اجرایی سازمان زندانها به بیماری زندانی و درمان او اشاره میکند. با این حال کارشکنی مسئولین زندان به بهانه‌های مختلف، باعث نقض حقوق زندانیان بیمار و به خطر افتادن جانشان می‌شود.

عدم رسیدگی پزشکی به وضعیت سجاد ایمان نژاد در زندان اوین

خبرگزاری هرانا – سجاد ایمان نژاد، از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ و متهم سیاسی محبوس در زندان اوین، علیرغم وضعیت نامساعد جسمانی از رس...